برنامه ریزی روستایی
محمد سلاورزی؛ فرزانه عموزاده
دوره 3، شماره 4 ، اسفند 1401، ، صفحه 21-32
چکیده
بشر همواره به دنبال راهی برای رفع نیازهای خود بوده است. از ابتدای تاریخ، مسکن مکانی برای نیل به این خواسته منطقی بوده است و با شکلگیری مساکن در کنار هم کیفیت راه خود را بهسوی کسب آرامش طی نموده است. از طرفی شرایط محیطی و اقلیمی در شکلگیری مسکن در روستاها اثرگذار بوده و از الگوهای مناسبی در یک فرایند تاریخی در جهت توسعه پایدار پیروی ...
بیشتر
بشر همواره به دنبال راهی برای رفع نیازهای خود بوده است. از ابتدای تاریخ، مسکن مکانی برای نیل به این خواسته منطقی بوده است و با شکلگیری مساکن در کنار هم کیفیت راه خود را بهسوی کسب آرامش طی نموده است. از طرفی شرایط محیطی و اقلیمی در شکلگیری مسکن در روستاها اثرگذار بوده و از الگوهای مناسبی در یک فرایند تاریخی در جهت توسعه پایدار پیروی نموده است. بر اساس تجربههای روستاییان برحسب نیازهای معیشتی و اقلیمی در طول تاریخ میتوان الگوی مناسب مسکن روستایی را مورد تحلیل قرارداد و با کشف و معرفی این الگوها میتوان آنها را بهصورت بخشی از اصول و ضوابط هویتساز مسکن روستایی مورداستفاده قرارداد. استان ایلام، دارای چهار اقلیم در سطح خود میباشد که سبب شده الگوهای متنوعی در شکلگیری بافتهای روستایی و شهری پدید آید. اقلیم در شکلگیری فرم، جهتگیری و استقرار ساختمان، بافت و دیگر خصوصیات مسکن نقش به سزایی داشته است. هدف از انجام این تحقیق رعایت الزامات لازم جهت طراحی بهینهترین الگوی مسکن روستاییان در نواحی مختلف استان ایلام بوده که نیاز اساسی مهندسان برای طراحیهای معمارانه و سازهای این مساکن میباشند. روش تحقیق توصیفی تحلیلی بوده که بهصورت میدانی از طریق توزیع پرسشنامه و غیرمستقیم بهصورت کتابخانهای انجامشده است. با استفاده از ابزار پرسشنامه مقایسه زوجیAHP نمودارهای لازم بهدستآمده است. نتایج این پژوهش نشان میدهد، در طراحی مسکن روستایی شهرستان دهلران و ایوان از میان عوامل اقلیمی، در شهرستان ایوان بارش به میزان 833/0 بیشترین تأثیر و در شهرستان دهلران تابش به میزان 875/0 بیشترین تأثیر را دارد.
طراحی شهری
سیده مریم مجتبوی؛ حوراء ایزدپناه
دوره 3، شماره 2 ، شهریور 1401، ، صفحه 135-155
چکیده
زمینه و هدف: در سالهای اخیر بحران محیط زیست از دغدغههای اصلی بشر محسوب میشود. افزایش میزان مصرف انرژی و تأثیر آن بر آیندۀ محیط زیست، موجب شده تا طراحی ساختمانها با رویکرد معماری پایدار اهمیت ویژهای یابد. در این میان ساختار و شکل کالبدی مدارس، کیفیتهای محیطی و تکنولوژیکی آنها، در راستای آموزش، فرهنگسازی و دستیابی به ...
بیشتر
زمینه و هدف: در سالهای اخیر بحران محیط زیست از دغدغههای اصلی بشر محسوب میشود. افزایش میزان مصرف انرژی و تأثیر آن بر آیندۀ محیط زیست، موجب شده تا طراحی ساختمانها با رویکرد معماری پایدار اهمیت ویژهای یابد. در این میان ساختار و شکل کالبدی مدارس، کیفیتهای محیطی و تکنولوژیکی آنها، در راستای آموزش، فرهنگسازی و دستیابی به جهانی زیستپذیر تأثیر بسزایی دارد. هدف اصلی این پژوهش دستیابی به شاخصهای کالبدی مؤثر در ارتقاء معماری پایدار در مدارس است، تا به کمک آن، محیط کالبدی مدرسه به یک ابزار آموزنده، در جهت یادگیری مسائل زیستمحیطی و توسعۀ پایدار تبدیل شود.روش بررسی: نوشتار حاضر از نوع کاربردی بوده و روش پژوهش کیفی و توصیفی تحلیلی است. گردآوری اطلاعات مبتنی بـر مطالعات اسنادی، مرور متون، منابع و تجارب است که به استخراج مدل مفهومی منتج میگردد. در نهایت شاخصهای کالبدی برآمده از مدل در نمونۀ موردی (مدرسۀ فرانسوا میتران) مورد تحلیل قرار میگیرد و راهکارهایی در راستای طراحی فضای آموزشی بر مبنای شاخصهای کالبدی توسعۀ پایدار ارائه میشود.یافتهها و نتیجهگیری: یافتهها نشان میدهد که مؤلفههای ارتقاءدهنده پایداری در فضای آموزشی شامل چهار مؤلفۀ اصلی کالبدی، زیست محیطی، اجتماعی و اقتصادی میباشد. در این بین، مؤلفۀ کالبدی میتوانند یک مدرسه را به یک ابزار آموزشی برای مسائل زیستمحیطی تبدیل نماید و شاخصهای آن شامل بهرهگیری از نور روز، بهبود کیفیت هوا در محیط داخلی، ارتباط با عناصر طبیعی، طراحی فضا جهت حمایت از فعالیت زیستمحیطی، انتخاب آگاهانه مواد و مصالح، انعطافپذیری کالبدی، کاهش مصرف انرژی از طریق کالبد و بهکارگیری عناصر پایداری میباشد، که در نمونۀ موردی نیز تأثیرگذارند.