اردلان حسینی؛ کیومرث حبیبی
دوره 2، شماره 4 ، اسفند 1400، ، صفحه 23-42
چکیده
عدم توجه به فضای ورودی شهر در جریان رشد شتابان شهرنشینی، این فضاها را با بحران بیهویتی روبهرو کرده است. دستیابی به طراحی دارای کیفیت قابلفهم ، رجوع به زمینه طرح راه برونرفت از این مسائل است. هدف از این پژوهش؛ حفظ و تداوم هویت پیشین، ارتباط مخاطب با هویت مکان از طریق ارتباط بصری با عناصر نمادین، ایجاد مکث از طریق ارتباط بصری با ...
بیشتر
عدم توجه به فضای ورودی شهر در جریان رشد شتابان شهرنشینی، این فضاها را با بحران بیهویتی روبهرو کرده است. دستیابی به طراحی دارای کیفیت قابلفهم ، رجوع به زمینه طرح راه برونرفت از این مسائل است. هدف از این پژوهش؛ حفظ و تداوم هویت پیشین، ارتباط مخاطب با هویت مکان از طریق ارتباط بصری با عناصر نمادین، ایجاد مکث از طریق ارتباط بصری با نشانهها و عناصر نمادین محلی در طراحی ورودی شهر کرمانشاه (از سمت همدان) است. روش پژوهش در این پژوهش ترکیبی است. در این پژوهش با رویکرد تفسیرگرایی، سعی شد به این سؤال که افراد، هویت ورودی شهر کرمانشاه از سمت همدان را چگونه درک و ارزیابی میکنند؟ پاسخ داده شود. در این راستا دادهها از طریق فنون مصاحبه عمیق و مشاهده و بازدید میدانی، گردآوری و موردبررسی قرار گرفتند. نمونهگیری، هدفمند بوده و مصاحبهها پس از 30 نمونه به اشباع نظری رسید. در تحلیل دادههای مصاحبه، از روش تحلیل تماتیک استفاده شد. در نهایت نتایج برگرفته از تحلیل تماتیک و مشاهدات میدانی طبقهبندی و تفسیر شد. نتایج این پژوهش نشان داد عدم بهکارگیری عناصر محیطی (انسانی و طبیعی) در ورودی شهر کرمانشاه باعث شده تا ورودی شهر، فاقد مؤلفههای یک ورودی متمایز باشد. مهمترین عناصر محیطی شناساییشده بهعنوان نشانه و نمادهای بومی کرمانشاه عبارتاند از ؛ طاقبستان، طاق گرا، مصالح سنگ و پوشش گیاهی منطقه، که در صورت کاربست این عناصر در ورودی شهر بر اساس رویکرد زمینه گرایی میتوانند باعث هویت بخشی به ورودی و آن را واجد مؤلفههای یک ورودی متمایز نمایند.