طراحی شهری
سیده مریم مجتبوی؛ حوراء ایزدپناه
دوره 3، شماره 2 ، شهریور 1401، ، صفحه 135-155
چکیده
زمینه و هدف: در سالهای اخیر بحران محیط زیست از دغدغههای اصلی بشر محسوب میشود. افزایش میزان مصرف انرژی و تأثیر آن بر آیندۀ محیط زیست، موجب شده تا طراحی ساختمانها با رویکرد معماری پایدار اهمیت ویژهای یابد. در این میان ساختار و شکل کالبدی مدارس، کیفیتهای محیطی و تکنولوژیکی آنها، در راستای آموزش، فرهنگسازی و دستیابی به ...
بیشتر
زمینه و هدف: در سالهای اخیر بحران محیط زیست از دغدغههای اصلی بشر محسوب میشود. افزایش میزان مصرف انرژی و تأثیر آن بر آیندۀ محیط زیست، موجب شده تا طراحی ساختمانها با رویکرد معماری پایدار اهمیت ویژهای یابد. در این میان ساختار و شکل کالبدی مدارس، کیفیتهای محیطی و تکنولوژیکی آنها، در راستای آموزش، فرهنگسازی و دستیابی به جهانی زیستپذیر تأثیر بسزایی دارد. هدف اصلی این پژوهش دستیابی به شاخصهای کالبدی مؤثر در ارتقاء معماری پایدار در مدارس است، تا به کمک آن، محیط کالبدی مدرسه به یک ابزار آموزنده، در جهت یادگیری مسائل زیستمحیطی و توسعۀ پایدار تبدیل شود.روش بررسی: نوشتار حاضر از نوع کاربردی بوده و روش پژوهش کیفی و توصیفی تحلیلی است. گردآوری اطلاعات مبتنی بـر مطالعات اسنادی، مرور متون، منابع و تجارب است که به استخراج مدل مفهومی منتج میگردد. در نهایت شاخصهای کالبدی برآمده از مدل در نمونۀ موردی (مدرسۀ فرانسوا میتران) مورد تحلیل قرار میگیرد و راهکارهایی در راستای طراحی فضای آموزشی بر مبنای شاخصهای کالبدی توسعۀ پایدار ارائه میشود.یافتهها و نتیجهگیری: یافتهها نشان میدهد که مؤلفههای ارتقاءدهنده پایداری در فضای آموزشی شامل چهار مؤلفۀ اصلی کالبدی، زیست محیطی، اجتماعی و اقتصادی میباشد. در این بین، مؤلفۀ کالبدی میتوانند یک مدرسه را به یک ابزار آموزشی برای مسائل زیستمحیطی تبدیل نماید و شاخصهای آن شامل بهرهگیری از نور روز، بهبود کیفیت هوا در محیط داخلی، ارتباط با عناصر طبیعی، طراحی فضا جهت حمایت از فعالیت زیستمحیطی، انتخاب آگاهانه مواد و مصالح، انعطافپذیری کالبدی، کاهش مصرف انرژی از طریق کالبد و بهکارگیری عناصر پایداری میباشد، که در نمونۀ موردی نیز تأثیرگذارند.
شهرسازی
سیده مریم مجتبوی؛ شکیلا صداقت
دوره 2، شماره 2 ، مرداد 1400، ، صفحه 105-126
چکیده
حس تعلق به مکان بین فرد و مکان، پیوند ناگسستنی ایجاد میکند، موجب هماهنگی فرد با محیط و رضایتمندی وی میشود و انگیزهی لازم برای ماندگاری فرد در محیط را فراهم میکند.کافیشاپ یکی از مهمترین فضاهای شهری میباشد که افراد نه صرفاً برای نوشیدن چای یا قهوه، بلکه برای تجربهی معنا و احساس و گذراندن ساعاتی دور از زندگی کاری ...
بیشتر
حس تعلق به مکان بین فرد و مکان، پیوند ناگسستنی ایجاد میکند، موجب هماهنگی فرد با محیط و رضایتمندی وی میشود و انگیزهی لازم برای ماندگاری فرد در محیط را فراهم میکند.کافیشاپ یکی از مهمترین فضاهای شهری میباشد که افراد نه صرفاً برای نوشیدن چای یا قهوه، بلکه برای تجربهی معنا و احساس و گذراندن ساعاتی دور از زندگی کاری و استرس به آن مراجعه میکنند. بنابراین شناخت عوامل مؤثر در ایجاد حستعلق و آنچه که انسان را در ارتباطی درونی با محیط قرار میدهد الزامی است. هدف کلی پژوهش حاضر، پرداختن به شناخت مفهوم حستعلق و عوامل مؤثر بر ایجاد آن، به خصوص عوامل کالبدی مؤثر بر ایجاد این حس در محیط کافیشاپ میباشد. پژوهش حاضر از نوع کاربردی است و روش پژوهش از نوع کیفی و توصیفی تحلیلی است. جهت گردآوری اطلاعات و مبانی نظری پژوهش، از روش مطالعات کتابخانهای و اسنادی و برای بررسی و تحلیل مؤلفههای کالبدی مؤثر بر ایجاد حستعلق در نمونهی موردی از شیوهی پیمایش میدانی (مشاهده و مصاحبه) استفاده شده است. یافتههای پژوهش نشان میدهند، مؤلفهی کالبدی مؤثرترین مؤلفه در ایجاد و ارتقاء حس تعلق در کافیشاپ بوده و تحت تأثیر ده شاخص رنگ، هندسه، مصالح، نور طبیعی و مصنوعی، مقیاس، تنوع، زیبایی و عناصر طبیعی میباشد. بررسی مؤلفههای کالبدی در کافیشاپ بلانش نیز، نشان داد شاخص نور، عناصر طبیعی و تنوع فضایی بیشترین تأثیرگذاری را در ارتقاء حستعلق به مکان در نمونهی مورد بررسی دارند. در نهایت نیز، برای هرکدام از مؤلفههای کالبدی راهکارهایی جهت ارتقاء حس تعلق به مکان ارائهشدهاست.