مقاله مستقل پژوهشی
برنامه ریزی شهری
وحید سهرابی؛ مهدی آویش؛ اسماعیل ذولفی زاده
دوره 4، شماره 1 ، خرداد 1402، صفحه 1-18
چکیده
زمینه و هدف: یکی از مهمترین الزامات پرداختن به مسائل کالبدی شهرها، ارتقاء سطح تاب آوری محلات شهری در صورت بروز حوادث احتمالی است. تاب آوری مفهومی جدید در برنامه ریزی شهری است که به توانایی مردم، گروه ها و اشیا در بازگشت به شرایط اولیه یا بهتر است.روش بررسی: تحقیق حاضر با رویکرد توصیفی-تحلیلی و از نوع کاربردی است که از 11 معیار به منظور ...
بیشتر
زمینه و هدف: یکی از مهمترین الزامات پرداختن به مسائل کالبدی شهرها، ارتقاء سطح تاب آوری محلات شهری در صورت بروز حوادث احتمالی است. تاب آوری مفهومی جدید در برنامه ریزی شهری است که به توانایی مردم، گروه ها و اشیا در بازگشت به شرایط اولیه یا بهتر است.روش بررسی: تحقیق حاضر با رویکرد توصیفی-تحلیلی و از نوع کاربردی است که از 11 معیار به منظور سنجش تاب آوری کالبدی استفاده شده است. وزن معیارها با روش مثلث سلسله مراتبی فولر نشان می دهد که وضعیت مالکیت (0.21)، تعداد خانوار در واحد مسکونی (0.18) و وضعیت اشتغال سرپرست خانوار (0.165) بیشترین اهمیت را در سنجش میزان تاب آوری در محله ناخدا و طلابند دارد. ترکیب معیارها با روش مجموع ساده وزنی در 5 طبقه گویای سطح تاب آوری در محله نخل ناخدا و طلابند است که مروری بر یافته ها نشان می دهد که 46 درصد از مساحت محله در سطح تاب آوری بالا و بسیار بالا قرار دارد که تنها 28 درصد از جمعیت را در خود جای داده است و از طرفی 30 درصد از محلات مذکور در سطح تاب آوری پایین و بسیار پایین واقع شده است که این سطح از نظر جمعیتی 42 درصد را شامل می شود.یافتهها و نتیجهگیری: نقشه نهایی که در پنج طبقه از بسیار پایین تا بسیار بالا محاسبه شده است نشان می دهد 30 درصد از محله نخل ناخدا و طلابند در سطح تاب آوری پایین و بسیار پایین واقع شده است می توان استدلال کرد که ویژگی های کالبدی نقش بسیار مهمی در میزان تاب آوری سکونتگاه های غیررسمی بازی می کنند و با هر گونه تغییر در معیارهای کالبدی می توان تاب آوری محله را به میزان قابل توجهی متأثر ساخت.
مقاله مروری
مدیریت شهری
جواد اکبری؛ فاطمه قاسمی
دوره 4، شماره 1 ، خرداد 1402، صفحه 19-29
چکیده
زمینه و هدف: انسان امروزی بدون در نظر گرفتن آنچه بر وی گذشته است، قادر به زندگی نیست و برای داشتن زندگی بهتر، باید به زیرساختهایی که از قبل بدست آورده است، تکیه کند. هویّت انسانی در اولین، ابتداییترین و بهترین حالت در محیطی که خود آراسته است نمود پیدا میکند. هویّت، واژهای بسیار ساده اما با مفهومی بسیار پیچیده است. با ورود ...
بیشتر
زمینه و هدف: انسان امروزی بدون در نظر گرفتن آنچه بر وی گذشته است، قادر به زندگی نیست و برای داشتن زندگی بهتر، باید به زیرساختهایی که از قبل بدست آورده است، تکیه کند. هویّت انسانی در اولین، ابتداییترین و بهترین حالت در محیطی که خود آراسته است نمود پیدا میکند. هویّت، واژهای بسیار ساده اما با مفهومی بسیار پیچیده است. با ورود عناصر فرهنگی دیگر کشورها، به خصوص کشورهای غربی، فرهنگ و در پی آن هویت جامعه ایرانی نیز دست خوش تغییراتی شده است؛ از این رو امروزه بحث درباره هویّت و فرهنگ در شاخههای مختلف علمی مورد توجّه قرارگرفته است. از آنجا که یکی از شیوههای بررسی هویّت جامعه، توجّه به عناصر فضایی و ارتباطی شهری آن میباشد این مقاله با هدف بررسی جایگاه معماری مساجد در هویّتبخشی به فضایِ شهری، ارائه شده است. از اهداف این پژوهش میتوان به احیاء مجدد فضایِ شهری و ویژگیهای زیباییشناختی آن، دمیدن روح جدید در عرصههای مختلف اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و کالبدی، تغییر در سطح فرهنگ، حفظ و ارتقاء ارزشهای کهن، خلق فضای شهری معاصر با الگو از عناصر سنّتی و تحکیم حس تعلق به مکان نام برد.روش بررسی: روش تحقیق از نظر هدف، کاربردی و با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی انجام شده است. در بخش گردآوری دادهها، از روش کیفی استفاده گردید. استخراج و بررسی عناصر هویت ساز در معماری مساجد در قالب نمودار مفهومی و به شیوهی کتابخانهای و اسنادی صورت پذیرفته است.یافتهها و نتیجهگیری: یافتههای این تحقیق نشان میدهند که توجه به کالبد، جانمایی، و نحوۀ چیدمان فضاها و سایر عناصرِ شهری در کنار مباحث فرهنگی و معنوی که از وظایف طراحان شهری است از جمله مواردی است که موجب ارتقاء هویت مسجدها در فضای شهری میشود.
مقاله مستخرج از پایان نامه
برنامه ریزی شهری
جمال محمدی؛ زهرا سالاری
دوره 4، شماره 1 ، خرداد 1402، صفحه 30-48
چکیده
زمینه و هدف: امروزه به لحاظ ساختاری و عملکردی بافتهای فرسوده دچار کمبودهایی شدهاند که نمیتوانند پاسخگوی نیازهای امروزی ساکنان نیز باشند. با وجود ناکارآمدی بافتهای فرسوده شهری امروزه میتوان با کمک روشهای استراتژیک و تحلیل شبکه به ارائه راهبردهای مختلف جهت نوسازی بافتهای فرسوده پرداخت. هدف اصلی پژوهش حاضر ارائه ...
بیشتر
زمینه و هدف: امروزه به لحاظ ساختاری و عملکردی بافتهای فرسوده دچار کمبودهایی شدهاند که نمیتوانند پاسخگوی نیازهای امروزی ساکنان نیز باشند. با وجود ناکارآمدی بافتهای فرسوده شهری امروزه میتوان با کمک روشهای استراتژیک و تحلیل شبکه به ارائه راهبردهای مختلف جهت نوسازی بافتهای فرسوده پرداخت. هدف اصلی پژوهش حاضر ارائه راهبردهای نوسازی بافت فرسوده با تلفیق مدلهای استراتژیک که تحلیل شبکه در محله دردشت اصفهان صورت گرفته است.روش بررسی: روش مورد استفاده در این پژوهش بر اساس هدف، کاربردی و شیوه مطالعه برحسب روش و ماهیت، توصیفی – تحلیلی می باشد. برای گردآوری اطلاعات در این مطالعه از روش های کتابخانه ای و اسنادی، روش مشاهده مستقیم و مطالعات میدانی و پیمایشی مانند مصاحبه با مردم، کارشناسان و نخبگان شهری و تهیهی پرسشنامه به روش دلفی استفاده شد. پرسشنامه نیز بصورت محقق ساخته و با سوالات بسته در قالب طیف لیکرت با گویه های پنج گزینه ای تنظیم شد. جامعه آماری این پژوهش شامل مسئولان و کارشناسان سازمانها و نهادهای مرتبط با نوسازی و بهسازی شهری می باشد.یافتهها و نتیجهگیری: نتایج حاصل از پژوهش نشان داد WO1 , SO2, WT1 سه راهبرد اصلی برای نوسازی بافت فرسوده محله دردشت می باشند که عبارت اند WT1 بهبود یافتن معابر تنگ و باریک و افزایش کیفیت، SO2 احاطه شدن محله با شبکه ارتباطی مهم و تاثیر ویژه آن در بهبود کیفیت کاربریهای محله و راهبردهای بازنگری، WO1 فرصت مناسب وجود اراضی بایر و مخروبه جهت بکارگیری در راستای پیشبرد سریع برنامه ها و طرح های کالبدی به ترتیب اولویت اول تا سوم را جهت نوسازی بافت فرسوده محله دردشت را به خود اختصاص داده است.
مقاله مروری
طراحی شهری
فاطمه قاسمی؛ شقایق فریاد
دوره 4، شماره 1 ، خرداد 1402، صفحه 49-58
چکیده
زمینه و هدف: هویّت و رسوم ایرانی- اسلامی بیانگر خصوصیّات فرهنگی و مشخصّات این مرز و بوم است. موضوعی که باید در تمامه وجههای زندگی، به خصوص در عرصۀ معماری و شهرسازی پدیدار گردد. دستیابی به معماری با هویّت، موضوعی ارزشمند و پُراهمیّت در معماری معاصر ایران است. چرا که در گذشته معماری ایرانی و اسلامی یکی از تأثیرگذارترین سبکهای معماری ...
بیشتر
زمینه و هدف: هویّت و رسوم ایرانی- اسلامی بیانگر خصوصیّات فرهنگی و مشخصّات این مرز و بوم است. موضوعی که باید در تمامه وجههای زندگی، به خصوص در عرصۀ معماری و شهرسازی پدیدار گردد. دستیابی به معماری با هویّت، موضوعی ارزشمند و پُراهمیّت در معماری معاصر ایران است. چرا که در گذشته معماری ایرانی و اسلامی یکی از تأثیرگذارترین سبکهای معماری در جهان بود؛ معماران ایرانی با به کار گرفتن هوش و ذکاوت خود و در نهایت هنرمندی، با توجه به شرایط جغرافیایی، آب و هوایی و فرهنگی هر منطقه، این عناصر معماری را توسعه میدادند و در جهت برقراری آسایش مردم میکوشیدند. این مقاله بهدنبال ایجاد چارچوب فکری مناسبی برای این بحث در زمینۀ معماری میباشد.روش بررسی: روش تحقیق مورد استفاده در این پژوهش با توجّه به حیث نوع به اهداف آن کاربردی میباشد و از حیث راهبرد تحقیقی با توجه بر مبنای آن از روش توصیفی- تحلیلی به انجام رسیده و به منظور گردآوری اطلاعات و دادهها از روش کتابخانهای بهره گرفته شده است. جهت تحلیل نظریهها از استدلال منطقی برای مستندات متون صورت گردیده که در این روش تلاش میشود مباحث راهبرد کیفی و مفهومی در این پژوهش تسرّی داده شود.یافتهها و نتیجهگیری: نتیجۀ پژوهش نشان میدهد که اگر مبانی و راههای تجلّی اصول و عناصر معماری ایرانی- اسلامی، مورد توجّه معماران قرار گیرد، میتواند پاسخگوی نیازهای انسان معاصر نیز باشد.
مقاله مستقل پژوهشی
محیط زیست شهری
محمد رضا امیری فهلیانی؛ داود مرادی
دوره 4، شماره 1 ، خرداد 1402، صفحه 59-76
چکیده
زمینه و هدف: گسترش موفقیتآمیز یک بیماری عفونی که از فردی به فرد دیگر منتقل میشود به عوامل زیادی وابسته است. درک رفتار بشر از دیرباز به عنوان یکی از کلیدهای درک شیوع بیماریهای واگیردار شناخته شده است. جغرافیای رفتاری یک رویکرد در جغرافیای انسانی است که از روشها و مفروضات رفتارگرایی برای تعیین فرایندهای شناختی درگیر در درک ...
بیشتر
زمینه و هدف: گسترش موفقیتآمیز یک بیماری عفونی که از فردی به فرد دیگر منتقل میشود به عوامل زیادی وابسته است. درک رفتار بشر از دیرباز به عنوان یکی از کلیدهای درک شیوع بیماریهای واگیردار شناخته شده است. جغرافیای رفتاری یک رویکرد در جغرافیای انسانی است که از روشها و مفروضات رفتارگرایی برای تعیین فرایندهای شناختی درگیر در درک فرد یا واکنش به محیط خود استفاده میکند. این علم به مطالعه فرایندهای شناختی با واکنش به محیط، از طریق رفتارگرایی میپردازد.روش بررسی: در این مطالعه ما برانیم با رویکرد آیندهپژوهی به شناسایی عوامل کلیدی جغرافیای رفتاری در وضعیت آیندهی بیماریهای واگیردار در شهرهای ایران با مطالعه موردی شهر نورآباد بپردازیم. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی، از حیث روشپیمایشی در سطح اکتشافی و مبتنی بر رویکرد آیندهپژوهی صورت گرفتهاست. نیروهای پیشران با روشدلفی مشخص، و سپس این عوامل با ستفاده از نرمافزار (Mic Mac) براساس میزان اهمیت و عدمقطعیت، اولویتبندی و حیاتیترین عوامل مشخص شده است. یافتهها و نتیجهگیری: یافتههای پژوهش حاکی از آن است از بین این متغیرها، رفتار کنشی، تورم و فرهنگ معاشرت تاثیرگذارترین عوامل کلیدی جغرافیای رفتاری شهر نورآباد در مواجهه با بیماریهای واگیردار میباشد همچنین فرصتهای محدود اشتغال، عدم رعایت اصول بهداشتی توسط رانندگان وسایل نقلیه عمومی، ضعف سرمایه اجتماعی، عادیانگاری وضعیت موجود، در رتبههای بعدی و دارای بیشترین اثرگذاری مستقیم بودهاند.بنابراین با توجه به یافتههای پژوهش میتوان گفت؛ حساسیت جمعیت و رفتار و ارتباطاتی که در فضای جغرافیایی توسط شهروندان صورت میپذیرد به طور مؤثری باعث انتقال عفونت و بیماری واگیردار میشود.
مقاله مستقل پژوهشی
شهرسازی
آیلین شیدایی؛ محسن اسماعیلی
دوره 4، شماره 1 ، خرداد 1402، صفحه 77-92
چکیده
زمینه و هدف: اهمیت موضوع سرمایه اجتماعی در دهههای اخیر، ادبیات نظری شهرسازی را به تحقیق پیرامون عوامل مکانی موثر بر سرمایه اجتماعی در محیطهای شهری واداشته است. با این حال پژوهش های نسبتا اندکی در رابطه با این مفهوم در عرصه شهرسازی کشور انجام شده است. با توجه به غفلت از این مفهوم در ادبیات پژوهشی کشور، توجه و بازتعریف آن در پژوهش ...
بیشتر
زمینه و هدف: اهمیت موضوع سرمایه اجتماعی در دهههای اخیر، ادبیات نظری شهرسازی را به تحقیق پیرامون عوامل مکانی موثر بر سرمایه اجتماعی در محیطهای شهری واداشته است. با این حال پژوهش های نسبتا اندکی در رابطه با این مفهوم در عرصه شهرسازی کشور انجام شده است. با توجه به غفلت از این مفهوم در ادبیات پژوهشی کشور، توجه و بازتعریف آن در پژوهش های شهرسازی جاری ضروری به نظر می رسد. درک عوامل موثر بر سرمایه اجتماعی در محلات شهری می تواند منجر به معرفی ابزارهایی در شهرسازی شود که به پیدایش و ارتقای سرمایه اجتماعی در محلات شهری کشور در شرایط امروزین کمک نماید.روش بررسی: به منظور پاسخ به سوالات تحقیق، از روش کیفی نظریه داده بنیاد (گراندد تئوری) استفاده شده است. براساس روش تحقیق و در پاسخ به پرسش «چیستی» پژوهش، به کشف مولفههای کالبدی مکان مورد مطالعه که بر فرآیندهای تولید سرمایه اجتماعی در جوامع محلی تاثیر گذار هستند اقدام نمودهایم؛ و در پاسخ به پرسش «چگونگی» تحقیق، رابطهی مولفههای کالبدی با مولفههای سازندهی سرمایه اجتماعی در بستر مطالعه را مورد فهم و تفسیر قرار دادهایم.یافتهها و نتیجهگیری: یافتههای پژوهش نشان میدهد که وجود فضاهای عمومی، مراکز عمده فعالیتی، محورها و فضاهای مخصوص پیاده و توجه به ویژگی و نقش معابر را میتوان به عنوان تاثیرگذار ترین ابزارهای کالبدی ارتقا دهنده سرمایه اجتماعی در محله رودکی برشمرد. در نهایت نتیجه اصلی این پژوهش موید آن است که ارتقای سرمایه اجتماعی با بهبود ساختار کالبدی محلات در راستای بسترسازی تامین تیازهای فیزیکی، روحی و تسهیل کنندهی کنشهای اجتماعی ساکنان ارتباط تنگانگی دارد.